نیمه شهریور ۹۰
برخورد اول من با برخورد متفاوت برخوردار بود.
۴پا ، 2 تا لاغر ، 2 تا چاق ، تا ساق درون آب شور کف کنده گیر کرده بودن.
ماه با چسم نیمه بازش نگاه می کرد
گاز می گرفتن faceهای همدیگر را !!!
دوتن تبدیل شده بودن به یک تن ، می فشوردن همدیگر را...
شده بودن یک ستون بتنی که هیچ موجی آنها را از هم جدا نمی کرد.
سمفونیک به راه انداخته بودن
صدای پرنده شب ، امواج دریا و آه آه... گفتن آنها !!!
ستاره های شب عکس می گرفتن از ستون مواج درون آب
ومن بر تخت سنگ سفت کنار لاشه ماهی شوریده نشسته بودم
صدایم کردن
میو میو.... شام حاضره!!!!
سلام دوست عزیز وبلاگ خوبی دارید اگر شما هم جزو اون دسته از افراد هستید که قصد کسب درآمد از اینترنت را دارید یه سری به وبلاگ من بزنید و با ثبت نام در سایت های کسب درامد در ازای کلیک بدون هیچ هزینه ای و به سادگی درامد کسب کنید برای آشنا شدن با این سایت ها میتونید در توضیحات این سایت ها با نحوه ی عملکرد آن آشنا شوید این سایت ها همگی ثبت شده در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی هستند.
woo0o0ow fogholade bod ;)
مرسی...
چه قد با حال و عجیب بود